نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: از خودم ناراحتم

2731
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32823
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    از خودم ناراحتم

    سلام دوستان
    مدته دو ساله کاری که دوست داشتمو بدست آوردم و مشغولم، از همون اوایل مدیر م توجه خاصی بهم داشت و منم کاملا با احترام باهاشون برخورد میکردم .از نظر ظاهری جذاب هستم و تحصیلات عالیه م دام.خیلی برای موفقیتام تلاش کردم
    همیشه طوری برخورد کردم باهاش، که فکر خامی بسرشون نزنه .ایشون متاهل و دارای فرزند هستن و من مجرد ودارای عقاید و پابند به اصول اخلاقی.... برای مدتی از اون قسمت رفت و من شرایط کارم خیلی بهتر شد.
    متاسفانه اوایل سال دوباره به این واحد برگشت و روزگار منو سیاه کرد
    خیلی از گفتار و رفتارش در عذاب بودم و در برابرش احساسات خودمو کنترل میکردم و حتی استعفا هم دادم اما هیئت مدیره با رفتنم موافقت نکردند .
    مجبور شدم بمونم و اینجا شروع بدبختی من بود....وارد رابطه ای شدم که هیچ حس مثبت یا خوشحالی رو بهم نمیده و ازون بدتر عذاب وجدانی که دارمم داره داغونم میکنه....اینارو بش گفتم ولی بجز خودش بچیزی دیگه توجهی نداره
    نمخوام باهاش ادامه بدم ولی هرکار کردم از دعوا و قطع کردن رابطه م باز بعداز چند روز منو سمت خودش برد .تمام رفت و آمدامو کنترل میکنه ،واقعا نمیدونم چیکار کنم ک دلش ازم سیاه بشه
    تا حالا هیچ دوس پسری م نداشتم و اصلا هنگم ک باید چجوری از شرش راحت بشم
    لطفا راهکار بگید وکمکم کنید....

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32193
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    0
    تشکر شده 20 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    مدته دو ساله کاری که دوست داشتمو بدست آوردم و مشغولم، از همون اوایل مدیر م توجه خاصی بهم داشت و منم کاملا با احترام باهاشون برخورد میکردم .از نظر ظاهری جذاب هستم و تحصیلات عالیه م دام.خیلی برای موفقیتام تلاش کردم
    همیشه طوری برخورد کردم باهاش، که فکر خامی بسرشون نزنه .ایشون متاهل و دارای فرزند هستن و من مجرد ودارای عقاید و پابند به اصول اخلاقی.... برای مدتی از اون قسمت رفت و من شرایط کارم خیلی بهتر شد.
    متاسفانه اوایل سال دوباره به این واحد برگشت و روزگار منو سیاه کرد
    خیلی از گفتار و رفتارش در عذاب بودم و در برابرش احساسات خودمو کنترل میکردم و حتی استعفا هم دادم اما هیئت مدیره با رفتنم موافقت نکردند .
    مجبور شدم بمونم و اینجا شروع بدبختی من بود....وارد رابطه ای شدم که هیچ حس مثبت یا خوشحالی رو بهم نمیده و ازون بدتر عذاب وجدانی که دارمم داره داغونم میکنه....اینارو بش گفتم ولی بجز خودش بچیزی دیگه توجهی نداره
    نمخوام باهاش ادامه بدم ولی هرکار کردم از دعوا و قطع کردن رابطه م باز بعداز چند روز منو سمت خودش برد .تمام رفت و آمدامو کنترل میکنه ،واقعا نمیدونم چیکار کنم ک دلش ازم سیاه بشه
    تا حالا هیچ دوس پسری م نداشتم و اصلا هنگم ک باید چجوری از شرش راحت بشم
    لطفا راهکار بگید وکمکم کنید....
    چشم پدر و مادرت روشن
    چشم خانم و فرزندان اون آقا روشن
    براتون متاسفم همین

  3. کاربران زیر از امید دارم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    چند تا راه داری یا اینکه تهدیدش کنی اینکه به خانوادش اطلاع میدی. یا اینکه ازین شرکت بری چه با استعفات موافقت کنن چه نکنن . من تنها همین دو راه به ذهنم میرسه . در صورتی که این رابطه ادامه داشته باشه مطمن باش به گناه کشیده میشی دیگه نه دنیا داری نه اخرت
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  5. 2 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32823
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    ممنونم از راهنماییتون.
    واقعیت اینه این مردلیاقت زحمات اون زن رو نداره هیچوقت آرامش اون خانوم رو بهم نمیزنممم...تلاشم همینه بیرون بیام از کار ولی مانع میشه

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32259
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    37
    تشکر شده 18 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    ممنونم از راهنماییتون.
    واقعیت اینه این مردلیاقت زحمات اون زن رو نداره هیچوقت آرامش اون خانوم رو بهم نمیزنممم...تلاشم همینه بیرون بیام از کار ولی مانع میشه
    سلام
    بخاطر شرایطتون متاسفم.
    این آقا مشکل اخلاقی دارن حالا چه شما طرف مقابلش باشی چه شخص دیگه
    ولی شما اگر واقعا پایبند به اصول اخلاقی هستین خیلی قاطع و محکم باهاشون حرف بزنید و تهدیدشون کنید به شکایت به جرم مزاحمت
    امیدوارم از حرفم ناراحت نشید ولی بنظرم شما خودتون با رفتارتون، به ایشون اجازه پیشروی و صمیمیت بیشتر دادین.مگه ایشون چکاره شماست؟
    اگر اینجوری ادامه بدین متاسفانه کار به جاهای بدتری کشیده میشه

    Sent from my HUAWEI MT7-L09 using Tapatalk

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31863
    نوشته ها
    163
    تشکـر
    44
    تشکر شده 75 بار در 56 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام
    از شرکت استغفا بدین
    یا کلا بدون استعفا بزنید بیرون
    خودتون مدیر خودتون باشین
    اگه هم با این راه موافق نیستین میتونید با یکی از کارمند ها یه دعوای حسابی راه بندازین که اونا رو ایجاب کنید که اخراجتون کنن
    ولی بنظرم اولی ابرومند تره
    ولی تنها چیزی که میدونم اینکه اگه کسی متوجه بشه خیلی بده
    ارتباط با مرد زن دار

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32823
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام
    ممنونم ازتون....ناراحت نشدم حق دارید اینجوری فکر کنید اما اگه رفتارم اشتباهه ؛چرا بقیه همچین برخوردی نداشتن؟ بیشتر همکارام پسرای مجرد و همسن خودم هستن چرا یکبارم ازونا رفتار اشتباه سر نزده؟
    به اخلاقیات پابندم ،حد و مرزم رعایت میکنم خیلی م ناراحتم ازینکه بخاطر یه نامرد باید از کارم بگذرم و کلی مشکل دیگه رو تحمل کنم.

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32823
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام
    ممنونم ازتون....ناراحت نشدم حق دارید اینجوری فکر کنید اما اگه رفتارم اشتباهه ؛چرا بقیه همچین برخوردی نداشتن؟ بیشتر همکارام پسرای مجرد و همسن خودم هستن چرا یکبارم ازونا رفتار اشتباه سر نزده؟
    به اخلاقیات پابندم ،حد و مرزم رعایت میکنم خیلی م ناراحتم ازینکه بخاطر یه نامرد باید از کارم بگذرم و کلی مشکل دیگه رو تحمل کنم.

  11. کاربران زیر از سمانه31 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام

    به نظر منم بهتره تهدیدش کنید که به خانوادش این موضوع رو میگید . هرچه زودتر بهتر ، تا قبل اینکه بیشتر پیشروی کنه ! چون اونموقع اون هم از شما آتو دستش میگیره که به خانوادت میگم ، یا به همکارا میگم .

    پس تا قبل اینکه اتفاق بدتری نیفتاده که بیشتر پای شما هم گیر شه تهدیدش کنید و کات کنید و هیچ واکنشی به حرفاش نشون ندید .

  13. 2 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32823
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام....ممنونم
    اینکه اینقدر راحت میگید تهدید کنم....میشه بیشتر از چه شیوه کلام ی استفاده کنم....من تموم عمرم با یه بچه م بلند حرف نزدم چطوری قدرت تهدید کردن رو دارم! مستقیم بهش بگم بخانومت میگم که داری اذیتم میکنی؟؟این کافی؟؟

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    سلام....ممنونم
    اینکه اینقدر راحت میگید تهدید کنم....میشه بیشتر از چه شیوه کلام ی استفاده کنم....من تموم عمرم با یه بچه م بلند حرف نزدم چطوری قدرت تهدید کردن رو دارم! مستقیم بهش بگم بخانومت میگم که داری اذیتم میکنی؟؟این کافی؟؟
    با یه بچه بلند حرف نزدید چون آزاری بهتون نمیرسونده ولی الان پای آبروتون و همچنین عاقبتتون در خطره .

    فقط باید بخواید و محکم باشید ، با چهره ی جدی و مصمم بهش بگید لطفا همه چیز رو تموم کنید و بیشتر تو فکر خانواده و همسرتون باشید و ازین به بعد رابطه ی ماهم یه رابطه ی رسمیه . اگر غیر از این باشه مجبورم با همسرتون مطرح کنم این موضوع رو .

    به هر حال شما مجبورید و باید الان جلوش رو بگیرید وگرنه اگر کار به جاهای باریک برسه که باهاش رابطه برقرار کنید ( اون آقا کار رو به اینجا میکشونه ) اونوقته که دیگه به خاطر ترس از آبروتون نه تنها تهدید نمیتونید بکنید بلکه لال هم باید بشید و بازیچه ی دستش بشید ، چون اونموقع اون آقا شمارو تهدید میکنه که اگه تن به خواستم ندی به خانوادت میگم و آبروتو همه جا میبرم .

    پس یکم جسارت پیدا کردن برای تهدید کردن خیلی راحتتر و بهتر از غرق شدن تو باتلاقه

  16. 3 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32259
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    37
    تشکر شده 18 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    سلام
    ممنونم ازتون....ناراحت نشدم حق دارید اینجوری فکر کنید اما اگه رفتارم اشتباهه ؛چرا بقیه همچین برخوردی نداشتن؟ بیشتر همکارام پسرای مجرد و همسن خودم هستن چرا یکبارم ازونا رفتار اشتباه سر نزده؟
    به اخلاقیات پابندم ،حد و مرزم رعایت میکنم خیلی م ناراحتم ازینکه بخاطر یه نامرد باید از کارم بگذرم و کلی مشکل دیگه رو تحمل کنم.
    رفتار شما در مقابل دیگران اشتباه نیست.
    با توجه به خصوصیت اخلاقیتون (آروم بودن) ایشون دارن سواستفاده میکنن، چون همونطور که گفتم شخص ایشون مشکل دارن.
    تهدید کردن اصلا سخت نیست، شما اینکارو انجام بدین تا بقول دوستمون اون آقا پیشدستی نکرده و آبروی شما رو نبرده.
    این آقا زن و بچه داره، کار مناسب وآبرومند داره، به طرق مختلف میتونین تهدید کنید.
    خیلی راحت و قاطع بهشون بگید این نوع رابطه از بیخ و بن اشتباهه و اگر دست از سرتون برنداره محبورید به شکایت کردن. و بگید اگر شکایت کنم هم کارت بخطر میفته هم خانواده و فامیل میفهمن و بدبخت میشی.
    اگر نمیتونین شکایت کنین و نمیخواید کسی خبردار بشه،کافیه شماره همسرشون رو پیدا کنید با یه خط دیگه زنگ بزنید و مطلعشون کنید.
    فقط کافیه یکم زرنگ باشین مثلا اگر پیام میده بهتون تو تلگرام، اسمس یا ... و حرف میزنه شما جوابشو قاطع بدین و بگید کارش اشتباهه و ... بعدش از صفحات چت گوشی اسکرین شات بگیرید و برای همسرش بفرستین و بگید شوهرشو جمع کنه.

    Sent from my HUAWEI MT7-L09 using Tapatalk
    ویرایش توسط Mahta21 : 12-17-2016 در ساعت 02:59 PM

  18. کاربران زیر از Mahta21 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام دوست عزیز.

    خیلی عالیه که متوجه شرایط هستی و داری سعی میکنی اشتباهی که مرتکبش شدی رو تمومش کنی.

    چیزی که مشخصه اینه که قطعا شما به این ارتباط تمایل داشتید که درگیرش شدید!

    و اینم که چنین رابطه ای از پایه غلط بوده مشخصه که خودتونم کاملا بهش آگاه هستید.

    عزیزم حالا که متوجه اشتباهت هستی باید قوی باشی تا بتونی از پسش بربیای؛

    درسته سخته ممکنه کار و موقعیت خوبتو از دست بدی یا شاید اتفاقات ناراحت کننده دیگه ای واست بیفته اما هر خطایی تاوانی داره و این سختی تاوان همین خطاست!

    نمیدونم برداشتم درسته یا نه اما من فکر میکنم الان درگیر احساسات شدی و داری از روی ادب ودلسوزی مراعات طرف مقابلتو میکنی!
    هم میخوای ازش جدا بشی هم نمیخوای باعث ناراحتیش بشی و همه چی مسالمت آمیز تموم بشه!

    اگه درست گفتم میخوام یه نکته مهمی رو در همین رابطه بهت بگم:
    همه آدما از اول شجاع و جسور و نترس نبودن ٬ از یه جایی به بعد با وارد شدن مسائل و مشکلات به زندگی کم کم یاد گرفتن چطور باید خودشون پای مسائلشون بایستن و به هر قیمتی و با وجود عواقب بعضا تلخی که همراه داره حلش کنن؛

    وقتی میگی تا حالا حتی با یک بچه هم بلند صحبت نکردی مشخصه شخصیت آروم و عاطفی و مهربونی داری و اگه نتونی احساساتتو مدیریت کنی و در مواقع لزوم قاطع و محکم حتی خشن باشی ؛ خیلی رک بهت بگم کلاهت پس معرکه س!

    به خصوص که دارای تحصیلات و ظاهر موجه و زیبایی هستی و با حضور وفعالیتت در جامعه هر جا پا بزاری مرکز توجهی٬ چه مثبت و چه منفی!

    یه جاهایی وقتی میبینی داره ازت سواستفاده میشه حتی اگه آدم خییییلی با شخصیت و مهربون و مؤدبی باشی مجبوری برای دفاع و گرفتن حقت یه کم بری سمت ابعادی از شخصیتت که توی وجودت خیلی کم رنگن!

    نه فقط توی عشق٬ به طور کلی عاطفه و احساستو فقط بزار برای عزیزانت و برای غریبه ها حد و مرز بزار ٬ اجازه نده احساست زنجیر بشه بپیچه به دست و پاهات!

    به نظر من آرامش و امنیت فکری مهمتر از کار و موقیت اقتصادیه!

    بعدا هم میتونی جای دیگه کار خوب پیدا کنی اما دنیا رو هم که داشته باشی اعصاب و فکرت آروم نباشه نمیتونی رضایت درونی داشته باشی و خوشحال باشی.

  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    مدته دو ساله کاری که دوست داشتمو بدست آوردم و مشغولم، از همون اوایل مدیر م توجه خاصی بهم داشت و منم کاملا با احترام باهاشون برخورد میکردم .از نظر ظاهری جذاب هستم و تحصیلات عالیه م دام.خیلی برای موفقیتام تلاش کردم
    همیشه طوری برخورد کردم باهاش، که فکر خامی بسرشون نزنه .ایشون متاهل و دارای فرزند هستن و من مجرد ودارای عقاید و پابند به اصول اخلاقی.... برای مدتی از اون قسمت رفت و من شرایط کارم خیلی بهتر شد.
    متاسفانه اوایل سال دوباره به این واحد برگشت و روزگار منو سیاه کرد
    خیلی از گفتار و رفتارش در عذاب بودم و در برابرش احساسات خودمو کنترل میکردم و حتی استعفا هم دادم اما هیئت مدیره با رفتنم موافقت نکردند .
    مجبور شدم بمونم و اینجا شروع بدبختی من بود....وارد رابطه ای شدم که هیچ حس مثبت یا خوشحالی رو بهم نمیده و ازون بدتر عذاب وجدانی که دارمم داره داغونم میکنه....اینارو بش گفتم ولی بجز خودش بچیزی دیگه توجهی نداره
    نمخوام باهاش ادامه بدم ولی هرکار کردم از دعوا و قطع کردن رابطه م باز بعداز چند روز منو سمت خودش برد .تمام رفت و آمدامو کنترل میکنه ،واقعا نمیدونم چیکار کنم ک دلش ازم سیاه بشه
    تا حالا هیچ دوس پسری م نداشتم و اصلا هنگم ک باید چجوری از شرش راحت بشم
    لطفا راهکار بگید وکمکم کنید....
    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    ممنونم از راهنماییتون.
    واقعیت اینه این مردلیاقت زحمات اون زن رو نداره هیچوقت آرامش اون خانوم رو بهم نمیزنممم...تلاشم همینه بیرون بیام از کار ولی مانع میشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    سلام
    ممنونم ازتون....ناراحت نشدم حق دارید اینجوری فکر کنید اما اگه رفتارم اشتباهه ؛چرا بقیه همچین برخوردی نداشتن؟ بیشتر همکارام پسرای مجرد و همسن خودم هستن چرا یکبارم ازونا رفتار اشتباه سر نزده؟
    به اخلاقیات پابندم ،حد و مرزم رعایت میکنم خیلی م ناراحتم ازینکه بخاطر یه نامرد باید از کارم بگذرم و کلی مشکل دیگه رو تحمل کنم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    سلام
    ممنونم ازتون....ناراحت نشدم حق دارید اینجوری فکر کنید اما اگه رفتارم اشتباهه ؛چرا بقیه همچین برخوردی نداشتن؟ بیشتر همکارام پسرای مجرد و همسن خودم هستن چرا یکبارم ازونا رفتار اشتباه سر نزده؟
    به اخلاقیات پابندم ،حد و مرزم رعایت میکنم خیلی م ناراحتم ازینکه بخاطر یه نامرد باید از کارم بگذرم و کلی مشکل دیگه رو تحمل کنم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط سمانه31 نمایش پست ها
    سلام....ممنونم
    اینکه اینقدر راحت میگید تهدید کنم....میشه بیشتر از چه شیوه کلام ی استفاده کنم....من تموم عمرم با یه بچه م بلند حرف نزدم چطوری قدرت تهدید کردن رو دارم! مستقیم بهش بگم بخانومت میگم که داری اذیتم میکنی؟؟این کافی؟؟
    سلام

    متاسفم عزیز از آنچه که خواندم و صد البته نمیدانم چند سالتونه و ایشون نیز ؟. و آیا در ارگان دولتی هستید و یا بخش خصوصی؟ و هم چنین روابط شما در چه سطحیست و آیا به روابط جنسی نیز رسیده و یا خیر؟؟

    ولی در کل گلم واقعا وارد یک رابطه غلط و خطرناکی شده اید!!! حتما باید از این رابطه خارج شوید. و حتما خود شما نیز مقصر هستید.

    خیلی راحت از فردا تصمیم میگیرید که رابطه رو قطع کنید همین, همانطور که خیلی ها در طول زندگی به دیگران گرایش دارند ولی دیگری او را به حریم خود راه نمیدهد و یا او را از حریم حصوصی خود میراند!

    اگر نیز مزاحمت ایجاد میکنند و اختلال در زندگی شما میتوانید از نیروهای انتظامی و یا اگر در بخش دولتی هستید از حراست انجا کمک بگیرید

    ولی تمام اینها زمانی قابل اجراست که از ته دل متوجه اشتباه خود بشید و بخواهید.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  21. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32823
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام مجدد به همه دوستان عزیزی که منو راهنمایی کردید....ممنونم از تک تک تون ،وقتی پیامتون رو خوندم خیلی احساس بهتری پیداکردم و متوجه مسائل مهم تری شدم ،
    قطعا اشتباهیه که خودم مرتکب شدم و بایدپای تاوانش وایسم نه اینکه خودمو وسط باتلاق بندازم
    از یه جایی ببعد باید تلخ برخورد کرد که طعمه سواستفاده و تنوع طلبی بقیه نشی
    مدیریت احساساتم وبرخورد قاطع و جسورانه رو بکار میبرم....
    لازمه بگم چندبار خونشون دعوت شدم با خانوم ش آشنام کرده.شمارشم دارم ولی اون زن با دو تا بچه حالش خیلی بد میشه و دل یه مادر با حرفای من خورد میشه من نمیتونم باعث این دل شکستن بشم اگه این مرد به کارش با کسی دیگه ادامه بده بالاخره خانومش میفهمه .....
    الان فقط خودم و رفع مشکلم برا خودم مهمه

  23. 2 کاربران زیر از سمانه31 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32823
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    ممنونم دکتر
    من 31 سالمه .روابطم در حد کاملا بسته س طوریکه دست نامحرمم بدستم نرسیده و اعتقادم این هست که روابط جنسی م فقط زمان ازدواجم صورت میگیره.همیشه خدارو ناظر کارام دیدم و هیچوقتم احساس لذتی اازینکه حتی کنارشون بشینم نداشتم .
    اون مرد38 سالشه. کار ارگان خصوصیه

  25. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : از خودم ناراحتم

    سلام
    تنها راهش این هست ک به رییستون بگین و بهشون بگین ک اسم شما را فاش نکنه ک بعدا مزاحمتی در بیرون براتون اجرا نکنه.
    بعد ازشون بخواین ک خودشون رسیدگی کنن و مچشو بگیرن و اقدام کنن.

    یا علی مدد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد